افغانستان در حاکميت بي قانوني (قسمت پنجم)
رستاخيز رستاخيز



افغا نستا ن وحا کميت جد يد
ا لا ا ي كا بل نا زد ا نه من؟ چرا آتش زد ي در خانه من؟ كشيد م سا لها بار غمت را چرا از من گرفتي لا نه من؟ به‌ مراتب‌ بيشتر از آنچه‌ تصور مي‌شد مردم‌ با وصف‌ خطر ترور طالبان‌، القاعده‌ و گلبدين‌ جرئت‌ كرده‌ و در انتخابات‌ شركت‌ جستند كه‌ به‌ حامدكرزي‌ رأي‌ بدهند. اين‌ بار هم‌ در زمينه‌ اعمال‌ د موكرا سي‌، مرد م‌ ما به‌ طرز اعجاب‌آوري‌ سطح‌ آگاهي‌ و نفرت‌ بي‌پايان‌ خويش‌ را نسبت‌ به‌ جنايت‌ کارا ن‌ به‌ نمايش‌ گذاشتند. آگاهي‌اي‌ كه‌ اگر با ايده‌هاي‌ وطنپرستانه‌ تكامل‌ يابد، جنبش‌ دموكرا سي‌، استقلال ‌طلبانه‌ و ضد بنيادگرايان‌ و اربابان‌ خارجي‌ آنان‌ را به‌ اهرم‌ اصلي‌ سياسي‌ در كشور بد ل‌ خواهد ساخت‌. مردم‌ ما به صرفاً دور قد رت پرستا ن‌ در انتخابات‌ راضي‌ نيستند. براي‌ آنان‌ بنيادگرايي‌ با كرزي‌ يا بي‌ كرزي‌ فرقي‌ ندارد. آنان‌ رأي‌ خود را به‌ كرزي‌ دا ده‌اند تا لگدهاي‌ بعدي‌ بر پز‌ قد رت ‌سالاران‌ توسط‌ او حواله‌ شود يعني‌ ديگر نبايد سر و كله‌ي‌ اين‌ دژخيمان‌ در حكومت‌ آينده‌ پيدا باشد. اساساً اگر بنيادگرايان‌ به‌ خاطر خيانت‌ها و جنايت‌هاي‌ بيشماري‌ كه‌ مرتكب‌ شده‌اند به‌ پاي‌ ميز محاكمه‌ كشيده‌ نشده‌ و مخصوصاً ميليون‌ها دالري‌ ذخيره و انباشته‌ ‌اند از حلقوم‌ شان‌ بيرون‌ نشود در واقع‌ هيچ‌ كاري‌ عليه‌ آنان‌ صورت‌ نرفته‌ است‌ و قادر خواهند بود با پول‌ بي‌حساب‌ خود به‌ هر رذالت‌ و ترور و توطئه‌ و تقلب‌ در انتخابات‌ پارلماني‌ دست‌ بزنند. ولي‌ باز هم‌ متا سفا نه خبر از سازش وسازشكاري‌درميا ن است . تا زماني‌ كه‌ بنيادگرايي‌ از بغل‌ جامعه‌ جراحي‌ نشده‌ است‌، مردم‌ افغانستان‌ هرگز روي‌ آرامي‌ و بازسازي‌ و بهروزي‌ را نخواهند ديد. اين‌ خاينان‌ با آنهمه‌ ثروت‌ بيكران‌ و انبارهاي‌ اسلحه‌ چه‌ خواهند كرد جز تلا ش‌ براي‌ غصب‌ قدرت‌؟ اگر كابينه‌ آينده‌ از وجود قدرت ‌سالا ران‌ پاك‌ نشود، مرد م‌ در مي‌يابند كه‌ كرزي‌ به‌ رأي‌ آنان‌ جفا ورزيده‌ است‌ و انتخابات‌ رياست‌ جمهوري‌ يا پارلماني‌ در كشور‌ اسير مافياي‌ قدرت ‌اند، سرا ب‌ و بازي‌ مضحكي‌ خواهد بود كه‌ هر چند سا ل‌ تكرار مي‌شود و كوچكترين‌ تاثيري‌ بر زندگي‌ و التيام‌ جراحات‌ ديرينه‌ي‌ آنان‌ نداشته‌ و قدرت سالارا ن‌ اين‌ عامل‌ اصلي‌ تلخكامي‌ها كماكان‌ بر خر مراد سوار اند. اين‌ امر به‌ زودي‌ روشن‌ خواهد شد. اما در هر حال‌ براي‌ نيروهاي‌ دموكراسي‌طلب‌ و ضد بنيادگرا مهم‌ اينست‌ كه‌ تنها با طرح‌ خواست‌هاي‌ مبرم‌ و بنيادي‌ مرد م‌ اكتفا نكنند، بايد براي‌ آنها مبارزه‌ كنند. دلم در پشت كابل جان خراب است هوايش تازه تر ا ز مشك ناب است به پا مير بلند ما نظر كن كه با لا تر ز پر و ا ز عقا ب است
سازمانهاى حقوق بشر وحامد کرزى سازمانهاى حقوق بشر حامد کرزى را تشويق مينمايند، تا تقاضاهاى توده هاى مردم را دررابطه به تسريع پروسه خلع سلاح برآورده سازد. خبرنگار آى دبليو پى آر درکابل. کنسرتيم مطالعات ودفاع از حقوق بشر که متشکل از سيزده سازمان داخلى وبين المللى است، يکبارديگر به رئيس جمهور منتخب اذعان نموده تا توقعات وخواسته هاى مردم افغان را مدنظربگيرد. دريک راپوريکه درماه سپتمبرسال پار به نشررسيد آ مده است که افغانها ميگفتند: اسلحه را جمع آورى بکنيد:کنسرتيم مذبوردريافت که افغانها از حکومت جديد توقوع تغيرات مثبت را درعرصه امنيت دارند.آ نها ميخواهندتا پروسه خلع سلاح ، اصلاحات درپوليس وا ردوى ملى تسريع گردد. آ نها از حکومت مرکزى ميخواهندتا درين موا رد امنيتى موقف هاى جدى ترى اتخاذنمايد. آنها درموردحرکت بطى پروسه دى دى آر که هدف از آن تجزيه وا ضمحلال نيروهاى مسلح غيرمسوول وبرگردا ندن آ نها به زند گى ملکى ويا جذب آنها درا ردوى منظم ملي وياهم پوليس ملى ميباشد، نگران هستند. باهشتاد وهشت نفر افغانهاى که درين راپور مصاحبه صورت گرفته است ، آنها از حکومت مرکزى ميخواستند، تاغرض کاهش نيروى قوماندانان محلى دست به ا قدام بزند، يکتن مرد درشهرشمالى فيض آباد گفت:مابراى خلع سلاح فرياد ميزنيم ، پس چرا چنين کارصورت نميگيرد.: تقريباً با ٦٥ نفر که مصاحبه انجام يافته است، آنها بدين باوربودندکه خلع سلاح بهترين راه براى صلح وامنيت دوا مدارمحسوب ميشود، يکتن درشهرشرقى جلال آباد گفت: حکومت مرکزى بايد بداند که اين يک بحران است، آنها به تنهائى ا قدام کرده ميتوانند، آ نها بايد درمناطق تحت نفوذ آ نها مداخله بکنند وافرا د مسلح را بايد از صحنه خارج سازند.: راپوردريافتي ميرساند که زنان هنوزهم زمانيکه از خانه بيرون ميشوند، ا حساس امنيت نميکنند، زيراآنها درتحت سايه ترس تفنگداران زند گى ميکنند، يکتن زن درشهرشمالى مزارشريف ميگويد:تفنگداران زمينها ، خانه ها وپسران مردم را گرفته ودختران آ نهارا جبراً وادارميسازندتا باآنها ازدواج نمايند،آ نها خون ملت را ميمکند.: هکذا افغانها درهراس هستند که اگر خلع سلاح به مفهوم واقعى آن تطبيق نشود، قوماندانان انتخابات پارلمانى را تحت نفوذ وراي دهندگان محلى را تحت فشارقرارخواهد دا د ، مردي درمزا رشريف درزمينه گفت:انتخابات پارلمانى خيلى خطرناک خواهد بود، مردمان مسلکى وعادى(بحيث کانديداها) اشتراک کرده نخواهد توا نستند، کانديدها تماماً قوما ندانان خواهند بودکه بوا سطه زوروقوت خود را انتخاب خواهند نمود.: مردم از حکومت مرکزى ميخواهندتا سلطه خويش را توسعه وگسترش بدهد. گرچه رئيس جمهور کرزى اين مو ضوع را که افغانها فقط بيش ازيک چند نفرجنگ سالار را(آنهم بناء برضرورت) درکابينه وحکومات محلى نميخواهند ،ميدا ند ولى او تاکنون به تعهدات خويش درين عرصه عمل ننموده است. کنسرتيم بدين باوراست که اکنون وقت آن فرا رسيده است تا حکومت آينده درزمينه اقدام نموده وبه خواسته هاى مردم پاسخ مثبت ارايه نمايد. مردم صلح بدون امنيت را نميخواهند، آ نها ميخواهندتا صلحى بوجود آ يدکه از آزاديهاى فردى وجمعى آنها حمايت ودفاع نمايد. افغانها از رئيس جمهور حامد کرزى ميخواهندتابه پروسه دى دى آرسرعت بخشيده وآنرا الى فرارسيدن وقت معينه آن که جون سال ٢٠٠٥ ميبا شد، کاملاً تطبيق نمايد. ازهمين رو افغانها قبل از انتخابات پارلمانى، خواهان اقدامات مؤثر امنيتى ويک اردوى نيرومند ملى که درآن سراغ از قطعات جنگ سالاران ديده نشود،هستند. به اساس راپور اکثرمردم شکايت داشتند که اکثرا فسران پوليس مجاهدين اسبق که تربيه مسلکى نيزند يده اند،هستند ودلچسپى زيادى نسبت کمک به مردم، به تفنگداران دارند، يک خانم درولايت هرات درزمينه گفت : اگرشما به يک اداره پوليس مراجعه نمايد، پوليس به شماميگويد که به قوماندانان مراجعه کنيد.: ا فغانها ميدانندکه اکنون وقت عمل فرا رسيده است، اکنون براى رئيس جمهور وقت آن فرا رسيده است، تا خواسته هاى آنها را برآورده سازد. اعضاى اين کنسرتيم عبارت از انجمن ترقى افغانها ،کميسيون مستقل حقوق بشرافغانستان، موسسه مطالعات وارزيابى افغانستان موسسه اکبر، موسسه بازسازى وتحفظ انرژى درافغانستان، موسسه هماهنگى کمک هاى انسانى، موسسه هماهنگى صلح وا تحاد، موسسه خيريه پاملرنه، موسسه خيريه مرسى کورپس ، موسسه خيريه آکسفام، موسسه خيريه حمايت فدراسيون اطفال وموسسه حقوق ودموکرا سى ، ميباشد.
كشيدند ا ز وطن ما م وطن را به خاك و خون زدند نام وطن را زدست هر كه ا مد هر چه كردند زدند با سنگ غم جا م وطن را نبود حا کميت ود ولت د رکشور جامعه اسماعليه هاى افغا نستان كه در دوران طالبان دسته دسته و گروه گروه قتل عام شدنددر تحت حكومت جديد و دموكرانيك انتقالى مورداذيت و شكنجه قرار ميگيرند. اسماعليه ها , كه در قرن 8 از بدنه اصلى مسلمانان شيعه بريد ند و در طى سالها در چندين كشور ساكن بوده ا ند و ازآنجمله در گروه هاى كوچك در بخش هاىمختلف افغا نستان منجمله در دره كيان در شمالغرب كابل نيز سكنى گزيده ا ند. فرقه هاى ديگر مذهبى هميشه اسماعليه ها رابخاطر ديد غير سنتى شان از مذهب, با نظر شك و ترديد نگريسته ا ند .بر خلاف ديگر مسلمانها , اسماعليه ها كه در خفا عبادت ميكنند به اين با ور اند كه هيج رهبر مذهبى هيچگاهى , در معاد هاى آينده , دو باره بر روى زمين بر نخواهد گشت. بر عكس, آنها( اسماعليه ها) سلسله دوام داررهبران را پذيرفته اند كه تا رهبر موجود شان كريم آغا خان ادامه داشته است. وى در فعاليت هاى بشر دوستانه بين المللى پيوسته فعال بوده است. براى بسيارى از اسماعليه هاييكه در دوران طالبان فرار نموده بودندو اكنون از تبعيد دو باره به وادى كيان بر گشته اند, آينده خشنى در انتظار شان است. بايد در ميان ويرانه ها با مقدار اندك غذا زند گى كنند و فشار و آزار مقا مات محلى را بپذيرند. مقا مات محلى در اخير سال كذشته 170 نفر شانرابجرم اينكه ميخواستند براى استقبال رهبر شان به كابل بروند براى چندين هفته زندا نى نمودند. ) د رد ره خنجا ن به هد ايت مقا ما ت وزا رت دفا ع به جرم ملا قا ت با سيد منصو رنا د ري رهبرفعلي ا سما عيليه هاي افغا نستا ن ، توسط اند رابي ها وسيد حسا م الدين حقبين ؛ ماه ها د رزند ان هاي شخصي بسربرد ه ا ند وبعد ا زمد ت با دا دن پو ل اززند ا ن آزا د شد ه اند ). بد ترين لحظه براى اسماعليه ها ى افغا نستان وقتى بود كه نيرو هاى طالبان افراد مظلوم را جوقه جوقه اعد ام وقتل عا م نمو دند وداخل دره كيان شد ه وبه كشتار لجام گسيخته ,غارت و چپاول و انهدام عمارات توسل جستند. سعيد عبدالعلى شاه يكتن از بزرگان محل ميگويد ( در حدود 400 نفر را بشمول بيجا شده هاييكه از ديگر نقاط كشور آنجا بناه برده بودند , بقتل رسانيد ند. تمام سلاح ها, مواد غذايى و 1500 عرا ده موتر شانرا به يغما بر دند و از جمله 160 خانه صرف 60 باب آن سلا مت ماند.) با اشاره به طرف يك چاه, على شاه گفت ( طالبان سه نفر را كشتند و اجساد شانرا در آن جاه انداختند كه بقاياى شان هنوز همانجا وجود دارد.) على مدد يكى ديگر از باشنده هاى محل در مورد ميكويد ( طالبان با هركه مواجه شدند بجرم آنكه گويا مسلمان نيست, كشتند.آنها پسر و داماد مرا بقتل رسانيدند. و حالا من بايد براى 19 نفر نان تهيه كنم.) على مدد در ادامه صحبتش گفت ( آ نها سه موتر لارى مملو از ا جساد را در يك جر در قر يه رباتک درولايت سنگان انداختند. محل تدفين آنها را با بيرقها نشاني نموده اند. كسى دقيق نميداند كه در آنجا به چه تعداد جسد دفن است اما گفته ميشود كه در حدود 60 نفر ميباشند.) آنهاييكه از مرگ فرار نمودند مجبور ساخته شدند كه در مدت سه سال حاكميت طالبان براى شان ماليه سنگين ببردازند. سعيد قباد از باشنده هاى محل ميگويد ( آنها بما دستور دا ده بودند كه ماهانه 90000 افغانى ( 1800 دالر امريكايى ) براى شان تاديه كنيم. بايد براى شان اسلحه خريدارى ميكرديم و همچنان بايد يراى آنان 50 نفر آدم رزمى براى رزميدن در خط جبهه ميداديم.)
در جريان حاكميت طالبان زندگى در دره كيان دشوار بود. سعيد عبد الله شاه در مورد ميگويد ( ما در چند سال اخير گياه و بعضي نبا تات كوهى را خورده ايم.زيرا ديگر غذا يى وجود نداشت.) طوريكه پيداست از سقوط طالبان تا حال او ضاع تغير چندانى نكرده است. بر هان الدين 12 سال دا رد و در بيرون محوطه يگانه مكتب متوسطه وادى كيان ازميان يك قطى چيز هايى ميفروشد. وى ميگويد ( من روزانه 10-20 افغانى ( 20-40 سنت امريكايى) عايد دارم . و آنچه ميتوا نم با آن خريدارى كنم چاى است.ما فقط با نان و چاى زندگى ميکنيم. ما نميتوانيم چيزى پخته كنيم.اگر برنج پيدا كنيم روغن نداريم كه آنرا بپذ يم.) ا ز سقوط طالبان به اينسو از جمله 600 خانوا ده ايكه در وادى كيان زند گى داشتند اكنون 400 خانواده ان بر گشته اند. بعضى هاى شان در عالم عدم اطمينان نسبت به آينده, در ميان ويرانه هاى منازلى زندگى ميكنند كه زمانى خانه هاى توانگران بود. وقتى طالبان بقدرت رسيدند رهبر اسماعليه هاى افغا نستان سيد منصور نادرى كه در دره كيان زندگى داشت به تاشكند رفت. رقابت هاى سياسى ميان دسته هاى قدرت طلب در كشور همچنان در خرابى وضع نقش داشته است. مامورين محلى كه منسوب به شوراى نظار كه عمدتا از پنجشير اند و زمانى در تحت رهبرى احمد شاه مسعود فر ما نده مشهور چريك ها قرار داشت , سعى د ارند تا نفوذ نادرى را كه زمانى متحد رقيب شان جنرال دوستم بود, كاهش دهند و از بر گشت موصوف در دره كيان جلوگيرىنمايند. فر مانده محلى جلال اندرابي يكتن از با شنده هاى وادى بنام سيد حسا م الد ين وعلا الدين شاه دوبرا در را بحيث رهبر مذهبى تعين نموده است. با وصف تلا شهاى آ نها مردم عوام هنوز از سيد منصو ر نادرى پيروى ميكنند واز بر خورد خشن سيد حسا م الد ين وعلا الدين باريش سفيدان محل انتقاد مينمايند.دراثرظلم وجنايت , دست و پاى موى سبيدان رادر زير لت شكستانده است.. وضع در اخير سال گذشته زمانيكه بر گشت سيد منصو رنادرى از تبعيد بوطن يقينى شد حالت انفجارى بخود گرفت. يك گروپ 170 نفرى موتر ها را كرايه نمودند تابراى استقبال و ملاقات سيد منصو رنادرى بكابل بروند اما جلا ل وحسا م الدين راه شانرا قطع كرد وآ نها را متهم نمود كه گويا بدون اجازه تظاهرات سيا سى راه ا ندازى مينمود ند, دستگير ودوباره به دره كيان فرستاد و در آنجا به زندان انداخت. كه آخرين زندا نى شان پس از يكنيم ماه آزاد شد. اسماعليه هاى افغا نستان اميد وار خواهند بود كه مساله رهبرى شان با مداخله كريم آغا خان , كه بصورت عنعنوى رهبران اين فرقه را در سراسر جهان تعين مينمايد, حل و فصل خواهد شد. آنهاهمچنان انتظار كمك از شبكه انكشافى آغا خان را دارندكه سال گذشته مبلغ 75 مليون دالر براى اعمار مجدد افغا نستان وعده نموده است. در ماه نوامبر سال گذشته آغا خان ازكابل ديدار نمود وبا در حدود 500 نفر ازنما ينده هاى فرقه اسماعليه صحبت نمودكه اولين خطاب رسمى او پس از تقررش در مقام امامت در سال 1957 بود. وى در صحبتش خطاب به رهبران جامعه اسماعليه افغا نستان گفت ( امامت با شما از نزديك همكارى خواهد نمود تا مكاتب به سطح عالى براى تان تاسيس, وسايل صحى براى همه افغا نها قطع نظر از عقايد مذهبى شان تهيه و تاسيس ظرفيت هاى قوى نهاد ى كه امكان اعمار مجدد يك افغا نستان متحد وصلح دوست را ميسر بسازد روى دست گرفته خواهد شد.)
د ر ين د نيا ندارد كس غم ما به زخم ما نشد كس مرحم ما به پاكستان و ايران و عرب بين كه شا د ي ميكنند در ماتم ما هندو ها و مشکلا ت موجو ده هندو ها و سيك هاى افغا نستان كه يگانه اقليت هاى قابل ملاحظه در كشور اند ادعا دارند كه حالا كه سه سال از سر نگونى طالبان ميگذردآموزش و پر ورش اطفال شان در مكاتب هنوز با تعصبات و مشكلات رو برو است. نفو س هندوهادر اين كشوريكه قاطبه ملت مسلمان است در زمان حكومت داكتر نجيب الله به 200000 نفر ميرسيد و اكنون اين رقم به چند هزار نفر كاهش يافته است. زيرا يكدهه قبل هزاران نفر هندو در نتيجه جنك و تعصبات مذهبى مجبور به فرار و مهاجرت به هندوستان شدند. حالا عده اى ميخواهند به كشوريكه از قرنها زند گى نموده اند بر گردند. اما بسيارى شان بخاطر نبودن خانه و سر پناه به اصطلاح در ميدان مانده اند. زيرا خانه هاى شان در نتيجه جنك ها ميان تنظيم هاى جهادى از بين رفته است. اوتار سنگ مدير يكانه مكتب هندو هاو رهبر هندو ها در كابل ميگويد ( اطفال ما نميتوانند در مكاتب عادى درس بخوانند زيرا اطفال مسلمان بخاطر مو ها و كره دست شان آنها را مورد آزار قرار ميدهند. به اين سبب اطفال ما فقط در معبد خود ما ميتوانند درس بخوانند. در آنجا مضا مين رياضى, انگلسى, زبان خود ما و مسايل دينى تدريس ميشود.) وى افزود ( ما , در غرب كابل از 35 سال به اينطرف در يك معبد مكتب داشته ايم.. قبل از جنگها 5000 شاگرد در آن درس ميخواند ند و ديگران در مكاتب عادى حكومتى يکجا با مسلمانها در س ميخواند ند. حالا كه مسلمانها بر ضد يكديگر قد بر افراشته اند, ما چه چانسى خواهيم داشت.) تعصب بر ضد هندو ها با بميان آمدن گروپهاى مجاهدين ظهور نمود و در سال 1992 بس ازانكه افراطيون هندو مسجد بابرى راكه در قرن شانزدهم اعمار شده بودودر شهر آيوديا در ايالت اوتراپراديش هند موقعيت داشت به اين ادعا كه گو ياآنرا بر روى ويرانه معبد هندو ها اعمار نموده بودند, تخريب نمودند, به اوج خود رسيد. خانه ها و معابد هندو ها و سيك ها را در سراسر ا فغا نستان تاراج و به آتش كشيدند. در ا فغا نستان هر دو فر قه هندو و سيك را هندو ميگويند. رژيم تند رو طالبان كه در سال 1996 به قدرت رسيد فيصله نموده بود كه هندو ها بايد يك نشان مخصوص را به تن ميكردند تا از مسلمانها فرق ميشدند كه سياست نازى ها بر ضد يهود ها در جنگ جها نى دوم را بياد مى آوردكه با عكس العمل خشم الود مردم در سراسر جهان مواجه گرديد. ازاوتار سنگ پر سيده شد كه چرا مشكل شانرا با وزارت آموزش و پر ورش مطرح ننموده ا ند. وى در پاسخ گفت ( ما ميخواهيم كه اطفال ما با مسلمانها يكجادر مكاتب عادى به كمك وزارت آ موزش و پرورش درس بخوانند. اما در لحظه كنونى حتى زبان مادرى خود شان را بخوبى بلد نيستند. به اين سبب براى شان د شوار است كه زبان درى يا پشتورا فرا بگيرند. ثانيا اطفال ما ميدانند كه موها, كره دست و اسم شان آ نها را با همصنفان شان فرق ميدهد. بهمين سبب همصنفان مورد استهزا قرار خواهند داد.) كمال جيت 10 ساله است و در معبد مصروف فرا كرفتن تعاليم دينى است. وى ميگويد ( اگرما يكجا با مسلمانها درس بخوانيم آ نها ما را مورد ريشخند قرار ميدهند.) يك خانم هندو كه نخواست نامش فاش شود گفت( قبل از جنگ ها من در يك مكتب محلى در نزديك معبد مان درس خواندم .آنوقت بين مسلمانها و هندو ها معضله اى نبود. حالا نفوس ما كاهش يافته و اطفال مانميتوانند با مسلمانها يكجا درس بخوانند. افزون بر آن مشكلات زبان نيز دارند.) امر پر كاش, يك هندو از ولايت غزنى كه براى تجارت به كابل آمده است ميگويد( در غزنى, ما حتى يك مكتب هم نداريم و بسيارى اطفال ما خواندن و نوشتن بلد نيستند.) وى افزود ( در جر يان جنگ ها در حق ما زشتى هاى زياد نمودند. اطفال ما هنوز ميترسند و نميتوانندحتى براى خريد تر كارى به بازار بروند.ما ميخواهيم كه مثل گذشته همه ما يكجا زند گي كنيم و يكجادرس بخوانيم.) طوريكه پيداست در بعضى مكاتب همين حالت است. در ليسه غازي ايوب منيش كمار 13 ساله, يگانه هندو در مكتب مسلمانها , ميگويد كه با همصنفانش هيچ معضله ندارد. او به افتخار ميگويد ( كه من در وقت هاىفارغ آهنگ هاى هندى را براى شان ترجمه ميكنم.) وى مي گويد ( يكسال قبل وقتى من به اين مكتب آ مدم با هيچ معضله اى رو برو نشدم. در ساعات دنيات ( تدريس مسايل دينى) من از صنف مى بر آيم. ما همه افغان هستيم و همه ما بايد به كشور خود خد مت كنيم.)
)بيشترين مطا لب اين قسمت را ا زنشريه انترنتي >آي ، دبليو ، پي ، آ ر< اقتبا س نمو ده ايم، با تشکر ازآنان ) خو شا آ ن كا بل و آ ب و هو ا يش خو شا ( د ا را لا ما ن) با صفا يش همه د ر خا ك و خون ا فتا د ه يكسر د ل سنگ آ ب ميگر د د بر ا يش. منبع : آى، دبليو، پى ، آ ر - گزارش ها ا ز : رحيم الله و كروخيل، www.iwpr.net -پيا م زن -مرواريد هاي سيا ه
March 21st, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات